سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای خودم و دلتنگی هایم مینویسم

آری مدتی است تنها مانده ام...

در هجوم سرد سایه ها ... میان آدم هایی از جنس سنگ...

و تن هایی  که به ظاهر تنها هستند....

اما گویی آن طرف تر سر بر شانه دیگری گذاشته اند ...

با شاید نیمی از تنهاییشان را جبران کنند...

میدانی تنهایی ام را دوست دارم ، اما گاهی چنان دلتنگم میکند، که مرگ بزرگ ترین آرزویم است...

نمیدانم گویی تقدیرم این چنین رقم خورده است. یا شاید هم دست سرنوشت مرا به اینجا کشاند

به جایی که امروز این چنین دلتنگ و تنها مانده ام...

جایی که "من" مانده ام با "من" ...

به راستی آدما می آیند تا بمانند... ؟!

یا می آیند تا بروند ...؟!

گریه‌آوردلم شکست

 






تاریخ : یکشنبه 96/8/14 | 9:49 صبح | نویسنده : sahar | نظرات ()
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.